بررسی عوامل عقب ماندگی ایرانیان
این متن شامل 18 صفحه می باشد
مقام معظم رهبری در دیدار خود با دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سخنان مهمی ضمن تبیین تفاوت دیدگاه مبانی غرب و اسلام نسبت به انسان و وظایف فردی و اجتماعی او، لزوم بازشناسی الگوی توسعه و مدل مورد نیاز برای پیشرفت کشور را مورد تأکید قرار دادند و تصریح کردند: پیشرفت کشور تنها بر اساس الگوی اسلامی - ایرانی امکانپذیر است و مهمترین وظیفه نخبگان اعم از دانشگاهی و حوزوی تنظیم نقشه جامع پیشرفت کشور براساس مبانی اسلام است.
آیتالله خامنهای با اشاره به دو دیدگاه و گرایش غلط نسبت به تحول و پیشرفت افزودند: یک دیدگاه مربوط به جریانی است که از نام توسعه و پیشرفت سوءاستفاده و تحت این شعار زیبا، خیانتها و ظلم های فراوانی را در حق بشریت روا کرده است.
مقام معظم رهبری، وابستگی کشور به غرب در دوران قاجار با عنوان پیشرفت، مقابله جریان انگلیسی مشروطه با رهبران واقعی مشروطه تحت عنوان تحول خواهی، دیکتاتوری سیاه رضاخان و حکومت استبدادی محمدرضا پهلوی با شعار ترقی و اصلاح، استعمار ملتها با نام پیشرفت ملتها و ارمغان ناامنی و کشتار از جانب امریکا برای مردم عراق و افغانستان با شعار پیشرفت، دنیای آزاد و دموکراسی را نمونههای بارزی از سوءاستفاده از نام توسعه برشمردند و خاطرنشان کردند: دیدگاه غلط دوم نسبت به پیشرفت، جریانی است که با هرگونه تحول و نوآوری مخالفت میکند.
ایشان با تأکید بر اینکه بحث درخصوص الگوی پیشرفت به معنای تصمیم برای شروع پیشرفت در ایران نیست افزودند: ملت ایران از سالها قبل و با آغاز نهضت اسلامی مسیر پیشرفت خود را آغاز کرده است و تشکیل نظام اسلامی در ایران بزرگترین و شگفت آورترین تحول و پیشرفت در ایران بود زیرا یک حکومت کودتایی، مستبد و موروثی به یک حکومت مردمی واقعی تبدیل شد.
بيست عامل عقبماندگي ايرانيان
گزارش سخنراني مصطفي ملكيان در صد سال اخير كساني كه درباره مشكلات جامعه سخن گفتهاند و مطالعه كردهاند معمولا مجموعه علل و عواملي كه باعث اين همه مشكلات علمي و مسائل نظري براي جامعه شده است و بيچارگي و بدبختي جامعه ما را بيشتر در سه محور كندوكاو كردهاند. اولين محور مداخله كشورهاي خارجي، استعمار و انواع و اقسام سلطهطلبيها بوده است. دومين نكته رژيمهاي سياسي حاكم و مساله سوم تلقي مردم از دين بوده است.
اين سه عامل تاكنون بيشتر مورد تاكيد بوده است و بسته به ديدگاههاي مختلف بر يكي از اين عوامل بيشتر تاكيد شده است. اگرچه معمولا كسي هم نيست كه دو عامل را انكار كرده باشد. اما مسالهاي كه مهمتر از اين سه عامل است وضع فرهنگي مردم است. به تعبير ديگر آسيبشناسي فرهنگي مردم ايران و اينكه به لحاظ فرهنگي چه امور نامطلوبي در ذهن و ضميرشان راسخ شده است. بنابراين سخنان من به معناي انكار سه عامل ديگر نيست. ولي تاكيد بر اين است كه مهمتر ازآن نگرشهاي فرهنگي ماست.
در باب نگرشهاي فرهنگي هم من يك تفسير دوگانه دارم. من معتقدم وقتي گفته ميشود كه از ماست كه بر ماست و اينكه گفته ميشود ما بايد از درون تغيير كنيم دو نوع تغييركردن مراد است كه من به يك نوع آن ميپردازم.
گاه وقتي گفته ميشود كه ما بايد عوض شويم يعني تا ما رفتار اخلاقي سالمي نداشته باشيم وضعمان بهبود پيدا نميكند و اين نكته گفته ميشود كه سود سرانجام و بالمعاد همه در اخلاقي زيستن است. اين اخلاقي زيستن يكي از دو بخش مطلب محل اشاره من است. اما وضع فرهنگي به بحث اخلاقي ما بستگي ندارد و به يك سري نگرشهاي ذهني هم بستگي دارد و من ميخواهم به اين نگرشهاي ذهني بپردازم.
نگرشهاي ذهني اموري هستند كه آگاهانه يا ناآگاهانه در ما راسخ شدهاند و ما در همه كنشها و واكنشها تحتتاؤير اين نگرشها هستيم كه لزوما جنبه اخلاقي هم ندارد و براي تغيير آنها نبايد رفتار اخلاقي ما تغيير كند. برعكس اين نگرشها هستند كه اخلاق ما را به سمت ناسالمي ميكشند. ميشد اين نگرشها را تحت عنوان جامعهشناسي قوم ايراني بحث كرد. اما موضوع بحث من درباره جامعهشناسي ايران معاصر نيست. به تعبير ديگر من به اين بحث نميپردازم كه شاخهاي از روانشناسي، روانشناسي اقوام است و شاخهاي از جامعهشناسي و روانشناسي مربوط به اقوام است. بنابراين سخنان را نبايد در عداد كتاب روح ملتهاي زيگفريد يا نوشته مرحوم بازرگان كه گفتند زيگفريد به روح ملت ايران نپرداخته و من به روح ملت ايراني ميپردازم تا نوشته كاملتري ميشود قرار داد.
:: موضوعات مرتبط:
علوم سیاسی ,
,
:: برچسبها:
عقب ماندگی ایرانیان ,
دلیل عقب ماندگی ,
فایل ,
دانلود فایل ,